مقاله های برگزیده و
مقاله های جمع آوری شده را در اینجا به نمایش می گذاریم . 

    . فتح البارى : 10 / 389 ، مسند احمد : 1 / 408 ، کنز العمّال : 3 / 617 ح 8193 .

لعن در قرآن
       خداوند متعال در قرآن کریم در موارد متعددی گروهی را لعن و نفرین کرده است که این دلیلی بر مشروعیت به کار بردن این واژه به صورت اصل اولی می باشد. در قرآن با اینکه از سبّ نهی شده است؛ ولی نه­تنها هیچگاه از لعن نهی نکرده است؛ بلکه خود بارها عده ای را لعن کرده است    .
 
الف )مصادیق لعن در قرآن کریم
         با مراجعه به قرآن کریم پی می بریم که خداوند متعال افراد و یا گروه هایی را لعن کرده است که از جمله آنها به این موارد می توان اشاره کرد    :
1
ـ ابلیس؛

    وَ إنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتی إِلی یَوْمِ الدِّینِ »(1)؛ و همانا لعنت من برتوست تا روز جزا.
2
ـ کافرین؛

    إنَّ اللهَ لَعَنَ الْکافِرینَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعیراً (2) ؛ همانا خداوند لعنت کرده کافران را و برای آنان جهنم را آماده نموده است.
3
ـ بنی اسرائیل،

   آنهایی که به دستور پیامبران ایمان نیاورده و کافر شدند؛ « لُعِنَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ بَنی إِسْرائِیلَ عَلی لِسانِ داوُدَ وَعیسَی بْنِ مَرْیَمَ (3)؛ لعنت شدند کسانی که از بنی اسرائیل کافر شدند، به زبان داود و عیسی بن مریم.
4-ظالمین،

   ألا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظّالِمینَ(4)؛ آگاه باش لعنت خدا بر ظالمان است.
5-دروغ گویان:

     وَالْخامِسَةُ أنَّ لَعْنَةَ اللهِ عَلَیهِ إنْ کانَ مِنَ الْکاذِبینَ (5)؛ و بار پنجم قسم یاد کند که لعنت خدا بر او باد اگر از دروغ گویان باشد.

 

......................................

1-       ص: 78.
2-احزاب: 64.
3-مائده: 78.
4-هود: 17
5-نور: 7


6-آزار دهندگان پیامبر (صلی الله علیه وآله):

    وَالَّذینَ یُؤْذوُنَ اللهَ وَ رسُولَهُ لَعَنَهُمَ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ (1)؛ وکسانی که خدا و رسول را اذیت می کنند خداوند آنان را در دنیا و آخرت مشمول لعنت خود قرار داده است.
7-تهمت زنندگان به زنان پاکدامن:

   إِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ(2)، کسانی که به زنان با ایمان و پاک دامن بی خبر از کار بد تهمت بستند محققاً در دنیا و آخرت ملعون شدند.


8-قاتلین مؤمنین:

   وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجززاءُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضَبَ اللهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابَاً عَظیماً (3)؛ و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد مجازاتش آتش جهنم است که در آن جاوید معذب خواهد بود. خدا بر او خشم و لعنت کند، و عذابی بسیار شدید برایش مهّیا سازد.


9-منافقین:

    وَعَدَ اللهُ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فِیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللهُ وَلَهُمْ عَذابٌ مُقیم(4)؛ خدا مرد و زن از منافقان و کافران را وعده آتش دوزخ و خلود در آن داده، همان دوزخ برای کیفر آنان کافی است، و خدا آنان را لعن کرده و برای آنان عذاب ابدی است.
10
-فاسدین و قطع کنندگان رحم:

فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الاَْرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمْ اللهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمَی أَبْصَارَهُمْ (5)؛ شما منافقان اگر از فرمان خدا و طاعت روی برگردانید یا در زمین فساد و قطع رحم کنید باز هم امید دارید؟ اینان همین منافقانند که خدا آنان را لعن کرده و گوش و چشمشان را کور گردانید.

 

.................................

1-احزاب: 57.                                                

2-نور: 23.
3-نساء: 93.
4-توبه: 68.
5-محمد: 22-23.


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:18 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ] [ نظر ]

    2.نهج البلاغه : خ 206 ، شرح ابن ابى الحدید : 11 / 21 .

3.بحار الانوار : 71 / 217 .

نهى از سبّ در احادیث اهل سنّت :

     عبد اللّه بن مسعود از پیامبر اکرم ( ص ) نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود :

«سباب المسلم فسوق » (1) سبّ و لعن مسلمان موجب فسق است .

    ابو هریرة از رسول خدا ( ص ) نقل مى‏کند که فرمود :

«إیّاکم والفحش فإنّ اللّه یبغض الفاحش المتفحّش »(2) از فحش و ناسزا گوئى دورى کنید ، زیرا خداوند دشمن انسانهاى فحّاش و بد زبان است .

 عن رسول اللّه ( ص ) قال :

 یا عائشة! إنّ اللّه لا یحبّ الفاحش المتفحّش » (3) پیامبر خدا ( ص ) به عایشه فرمود : خداوند فحش دهنده بدزبان را دوست ندارد .

بنابراین «سب» مطلقاً در اسلام حرام است و هر فرد عاقل و دانایی از دشنام و ناسزاگویی و بددهانی رویگردان است و از آن بهره نمی گیرد.

 

 

 

 

 

.....................................................

1. صحیح بخارى : 171 ح 48 ، کتاب الایمان - باب خوف المؤمن من أن یحبط عمله . صحیح مسلم : 1 / 58 ، باب قول النبى ( ص ) : «سباب المسلم فسوق »

2.مسند الحمیدى : 2 / 490 ، صحیح ابن حبّان : 12 / 507 ، الجامع الصغیر للسیوطى : 1 / 283 ح 1853 ، کنز العمال : 3 / 598 ح 8088 .

3.سنن أبى داود : 2 / 435 ، المستدرک : 1 / 12 ، سنن نسائى : 6 / 482 .

 

لعن

     اما مسأله لعن با سب فرق می کند لعن به معنی  راندن و دور کردن از خوبی است.

جوهری می نویسد: اللعن، الطرد والابعاد من الخیر(1) ؛ لعن، راندن و دور کردن از خوبی ها است . همچنین لعن بیزاری از اعمال زشت یک فرد است.

     راغب اصفهانی می گوید: «لعن به معنای طرد و دور کردن با غضب است. لعن اگر از طرف خداوند باشد در آخرت به معنای عقوبت و در دنیا به معنای انقطاع از قبول رحمت و توفیقش است. واگر از طرف انسان باشد به معنای دعا و نفرین و در خواست بر ضرر غیر است».(2)    
بنابراین لعن به معنی بیزاری از اعمال زشت یک فرد است و دعا برای دور شدن او از رحمت خدا است و شاید بهترین تعبیری که مفهوم لعن عربی را در فارسی منتقل کند عبارت" خدا نیامرزد" است.

   در این گونه موارد مثلا گفته می شود: "خدا فلانی را نیامرزد، کاری کرد که عده ای را به کشتن داد." این تعبیر هیچ بار منفی ای ندارد و دعای بر علیه شخصی است که کار پستی مرتکب شده است؛ بنابراین خدایا فلانی را لعن کن؛ یعنی از او نگذر، او را نیامرز    .

   لعن و نفرین به صاحبش برمى‏گردد

          ابو حمزه ثمالى مى‏گوید : از حضرت باقر العلوم ( ع ) شنیدم که فرمود :

«إنّ اللعنة إذا خرجت من فیّ صاحبها تردّدت بینهما ، فإن وجدت سماغاً ، وإلّا رجعت على صاحبها »(3)

لعن و نفرین وقتى که از دهان شخص خارج مى‏شود اگر اهلش را نیافت به صاحبش برمى‏گردد .

   ابن حجر عسقلانى از ابو داود و او از ابو الدرداء با سندى خوب نقل مى‏کند که : لعنت و سبّ افراد به طرف آسمان بالا مى‏رود ، درهاى آسمان به رویش بسته مى‏شود ، پس برمى‏گردد به زمین و به چپ و راست مى‏رود ، اگر اهلش را پیدا نکرد ، به شخص لعنت کننده برمى‏گردد.(4)

..............................................

1.     صحاح جوهری ج 6 ص 2196 - لسان العرب ج 13 ص 387
    2.   مفردات راغب، ج2، ص339.

3.کافى : 2 / 360 ، وسائل الشیعة : 12 / 301 .


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:17 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ] [ نظر ]

       شیخ طوسى در کتاب ارزشمندش أمالى از پیامبر خدا نقل کرده است که آن حضرت در توصیه‏هایى که به ابوذر داشتند ، فرمود :

    «یا أباذر! سباب المسلم فسوق ، وقتاله کفر »(1)اى ابوذر! دشنام دادن و لعن مسلمان باعث فسق و جنگ با او سبب کفر مى‏شود .

    در بعضى دیگر از احادیث اهل بیت ( ع ) سبّ مؤمن حرام شمرده شده است ، همانگونه که شیخ انصارى ( ره ) با استناد به آن فتواى به حرمت داده است و مى‏گوید :

«سبّ المؤمن حرام فى الجملة بالأدلّة الأربعة ، لأنّه ظلم وإیذاء وإذلال » (2) فحش دادن و ناسزا گفتن به مؤمن حرام است فى الجمله ، چون ظلم و اذیّت و آزار و کوچک و حقیر ساختن او است .

ابو بصیر از امام باقر ( ع ) و آن حضرت از جدّش رسول خدا ( ص ) نقل مى‏کند که فرمود :

«سباب المؤمن فسوق وقتاله کفر ، وأکل لحمه معصیة ، وحرمة ماله کحرمة دمه » (2) سبّ مؤمن فسق و جنگ با او کفر است ، خوردن گوشت او گناه ، و مالش مانند خون او حرام است‏.

   و در روایاتى دیگر از فحش دادن مذمت شده است مانند این حدیث از حضرت باقر ( ع ) که فرمود :

إنّ اللّه یبغض الفاحش المتفحّش . (3) خداوند دشمن انسانهاى بدزبان و فحّاش است .

    روایاتى که در آن ائمّه معصومین ( ع ) شیعیان و پیروانشان را منزّه از بدزبانى و فحش مى‏دانند ، مانند این حدیث از امام سجّاد و باقر ( ع ) و به نقل از مولا على بن ابى طالب ( ع ) که آن حضرت در وصیتى فرموده است :

«ولا تتکلّموا بالفحش فإنّه لا یلیق بنا ولا بشیعتنا ، وإنّ الفاحش لإ؛ یکون صدیقاً » (4)

 به ناسزا سخن نگویید ، چون سزاوار شأن و مقام ما و شیعیان ما نیست ، و همانا فحش دهنده راستگو نمى‏باشد .

................................................

1.أمالى طوسى : 537 ، وسائل الشیعة : 12 / 281 .

2.کافى : 2 / 36 ح 2 ، ومن لا یحضره الفقیه : 3 / 569 ، و4 / 377 .

3.کافى : 2 / 324 .

4.مستدرک الوسائل : 12 / 82 ح 13575 ، دعائم الاسلام : 2 / 352 .

 

   و امام صادق ( ع ) به دوستان و یارانش سفارش مى‏کند و دستور مى‏دهد : به کسى ناسزا نگوئید و از بدگوئى و فحش دادن به دیگران دورى کنید ، تا هنگام ملاقات با دیگران بگویند:

«رحم اللّه جعفراً ، قد أدّب أصحابه ، فأحسن تأدیبهم » (1) خدا جعفر را بیامرزد ، چه نیکو یارانش را تربیت کرده است .

    حضرت امام على بن ابى طالب ( ع ) پیروانش را از دشنام دادن به دشمنى مانند معاویه و لشکریانش برحذر مى‏دارد و مى‏فرماید :

«إنّى‏أکره لکم أن تکونوا سبّابین » من دوست ندارم که شما فحش و ناسزا به آنان بگوئید ، و اگر بجاى فحش أعمال ناشایست آنان را با منطق و برهان بیان کنید زیباتر و به عدالت نزدیکتر خواهد بود.(2)

و فرزند آن امام بزرگوار امام صادق ( ع ) وقتى که مى‏شنود یکى از یاران آن حضرت در مسجد با صداى بلند از دشمنان اهل بیت بدگوئى مى‏کند مى‏فرماید :

 «ما له لعنه اللّه! تعرّض بنا ، قال اللّه سبحانه وتعالى : (وَلَاتَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ )... . »(3)

   چه شده است او را ، خدا لعنتش کند ، چرا زبان دشمنان ما را علیه ما باز مى‏کند؟ مگر سخن وحى را در کتاب حق قرآن مجید نشنیده است که خداوند مى‏فرماید : به افرادى که غیر از خدا را مى‏خوانند ناسزا نگوئید ، زیرا آنها متقابلاً بدون علم و آگاهى به خدا ناسزا خواهند گفت .

 

 

 

 

 

...............................................

1.مأساة الزهراء ( س ) : 1 / 368 .


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:15 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ] [ نظر ]

لعن و سب در نگاه اسلام

   سب و لعن به عنوان مصداقی تام از بغض از همان ابتدای زندگی بشر در بین مردم شایع بوده است و عده ای برای نشان دادن بغض و کینه خود نسبت به جریان و یا اشخاصی، به آن مبادرت می ورزیدند. با نزول دین مبین اسلام نیز همچنان این امر بین مسلمانان رایج بود و برخی برای نشان دادن بیزاری و نفرت خود به عملکرد برخی افراد دیگر به سب و لعن می پرداختند که لازم است نظر اسلام را در این زمینه جویا شویم.

 حبّ و بغض در وجود انسان دو نیروی بزرگی است که منشأ ثمرات زیادی برای جامعه و افراد آن است ؛ به همین دلیل در اسلام به آن توجه زیادی شده است تا جایی که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند    : «هل الإیمان إلاّ الحبّ و البغض؛ آیا دین غیر از حبّ و بغض است؟(1)

  دارا بودن عشق و محبت و ابراز آن نسبت به شخصی که مظهر خوبی ها است بیانگر عشق و محبت شخص به خوبی ها بوده و این امر بستر مناسبی برای رساندن انسان به کمال و سعادت مطلوب خواهد شد؛ همچنین داشتن و ابراز بغض و نفرت از آنهایی که درجاتی از شقاوت و پستی را دارا هستند در حقیقت بیزاری از بدی ها و هر آنچه انسان را از خدا دور می کند می باشد. یاران پیامبر صلی الله علیه و آله به سبب زیستن در عصر رسول خدا و آشنا بودن شان با سیره ایشان و داشتن این موقعیت خاص، مورد توجه همگان هستند؛ هر چند همه آنها در یک سطح نبودند و گروهی از آنها نتوانستند بر ایمان خود ثابت بمانند و از مسیری که در زمان پیامبر انتخاب کرده بودند منحرف شدند؛ به همین دلیل لازم است بین آنهایی که به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آورده و تا آخر بر همین صراط مستقیم ماندند و آنهایی که در بین راه بریدند و کارهای خلاف سیره پیامبر و خلاف دستورات آن حضرت مرتکب شدند فرق قائل شد. نسبت به گروه اول اظهار مودت و نسبت به گروه دوم  و اعمالشان اظهار تبری کرده و از اعمال غیر اسلامی آنها برائت جوییم؛ و لذا مسلمانان طبق سنت خداوند در قرآن، این گروه که شقاوت و مخالفتشان از فرمان و سیره پیامبر را به نهایت رساندند و سبب گمراهی عده زیادی شدند لعن کرده و از آنها بیزاری می جویند    .
 
      سب

 معنای سب ولعن و تفاوت آن­ دو     باید توجه داشت که بین لعن و سب فرق است. سب در اسلام حرام اعلان شده است. سب در لغت به معنی شتم و دشنام است.(2)

زبیدی می‌گوید: السب : الشتم . سب به معنی شتم است.

.............................................................................

1. بحارالانوار، ج66، ص241.

    2. صحاح فی اللغه، ج1، ص 299.

  3. تاج العروس ج 2 ص 63

     ابن منظور  نیز می‌نویسد: الشتم : قبیح الکلام ولیس فیه قذف(1)؛

 شتم به معنی کلام زشت است و لازم نیست که در آن تهمت نیز باشد .
طریحی می گوید: شتم یعنی توصیف کنی چیزی را به صفتی که نقص است.(2)
 
اسلام سب و شتم را منع کرده است؛ خداوند متعال می فرماید:

 وَلاَ تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم(3)

و شما مؤمنان بر آنان که غیر خدا را می خوانند دشنام مدهید تا مبادا آنها هم از روی دشمنی و جهالت خدا را دشنام دهند.

     پیامبر گرامی اسلام صلَّی اللّه علیه و آله نیز به شدّت دشنام دادن را نهی کرده است؛ ایشان  می فرمایند: «سِبابُ المُسْلمِ فُسُوقٌ»(4)؛ دشنام به مسلمان ، فسق و گناه است.

   در جریان جنگ صفین وقتی به امیرمؤمنان علیه السَّلام گزارش دادند که برخی از یاران وی شامیان را ناسزا می گویند، حضرت آنان را فرا خواند و چنین فرمود:
«
إِنّی أَکرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبّابِینَ وَلکِنَّکُم لو وَصَفْتُم أَعْمالَهُمْ وَذَکَرْتُمْ حالَهُمْ، کانَ أَصْوَبَ فی الْقَولِ وَأَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ(5). دوست ندارم دشنام دهنده باشید، اما اگر کردار آنان را بازگو کنید و روش آنان را تشریح کنید، به حقیقت نزدیک تر و عذری رساتر برای شما خواهد بود.

    همچنین امام صادق علیه السَّلام می فرماید: سباب المؤمن کالمُشرِفِ علی الهلکة(6)؛ کسی که به مؤمن ناسزا بگوید همچون کسی است که در پرتگاه هلاکت باشد.

پیامبر (ص):

به شیطان ناسزا نگویید بلکه از شر شیطان به خدا پناه برید(7)

 

........................................

1.لسان العرب ج 12 ص 318.
 
2.مجمع البحرین، ج6، ص70.
3.انعام: 108
4.صحیح بخاری، ج1، ص52؛ کافی، ج2، ص 360.
5.نهج البلاغه، ص323.
6.وسائل الشیعه، ج12، ص298.

7. کنز العمال حدیث 2120


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:13 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ] [ نظر ]

 

 

 

    یکى از اتّهاماتى که همواره از طرف اهل سنّت به شیعه نسبت داده شده ، داستان سبّ ولعن بعضى از اصحاب و یاران پیامبر اکرم ( ص ) است ، که این امر در طول تاریخ باعث رنجهاى فراوان و گرفتاری هاى بى‏شمارى براى شیعه گردیده است ، و ما براى توضیح و پاسخ از این تهمت ناروا ناگزیریم مطالبى  جهت روشن شدن افکار و اندیشه‏ها تقدیم نماییم .

 

سبّ خلفا ابزارى براى فتوا به قتل شیعه

    ‏    به شهادت تاریخ وسیره‏نویسان ، سلاطین وخلفاء مستبدّ همیشه از این موضوع براى قتل عام ونابودى شیعه استفاده کرده‏اند همانگونه که صاحب کتاب «المنتظم » به این نکته اشاره کرده و مى‏گوید : حکّام وسردمداران قدرت هر وقت که مى‏خواستند فردى شیعى مذهب را تعقیب و دستگیر وسپس او را مجازات کنند به جرم فحش وناسزا به أبو بکر وعمر بود ، نه اینکه چون پیرو على ( ع ) است ، ویا از آن حضرت دفاع کرده است‏(1)

    ابن اثیر در حوادث سال 407 هـ مى‏نویسد : در این سال در تمام شهرهاى آفریقا شیعیان را به جرم سبّ ولعن شیخین ( أبو بکر و عمر ) از بین بردند.(2)

‏   سرخسى از فقهاء بزرگ اهل سنّت این چنین فتوا داده است : هر کس در باره خلفا سخنى بگوید که در آن طعن و اعتراض باشد ، ملحد و بى‏دین است و از مسلمانى خارج شده است ، و دواى درد چنین شخصى اگر توبه نکند ، شمشیر است(3)

‏    فاریابى از دانشمندان اهل سنت مى‏گوید : کسى که أبو بکر را سبّ و شتم کند کافر است ومن بر جنازه او نماز نمى‏خوانم. سؤال کردند : چنین شخصى گوینده «لا إله إلّا اللّه » است ، پس با جنازه او چه کنیم؟ گفت : دست به بدنش نزنید ، بلکه به وسیله چوب او را بردارید و در میان خاک پنهان کنید(4)

‏ أبو هریره مى‏گوید : از پیامبر ( ص ) شنیدم که فرمود : هر کس أبو بکر و عمر را سبّ و لعن کند ، هفتاد هزار فرشته در آسمان او را لعنت مى‏کنند.(5)

............................................................................................................................................................

1.المنتظم : 2 / ( ص )36 ، وضوء النبى ( ص ) .

2.الکامل : 9 / 110 .

3.اصول السرخسى : 2 / 134 .                                                                                                                                                                  

4.المغنى : 2 / 419 ، الشرح الکبیر : 10 / 64 - الصارم المسلول از ابن تیمیّة : 575 .

5. تاریخ بغداد : 5 / 280 .

  زمینه صدور فتواهایى خشن بر ضدّ شیعه ، احادیثى است که با استفاده از نام پیامبر اکرم ( ص ) ساخته شده است ، و جالب است سخن سرخسى را مرور کنید که گفت : کسى که أبو بکر و عمر را لعنت کند اگر توبه نکند دواى او شمشیر است ، و سپس به این فتواى خشن‏تر بنگرید که مى‏گوید : «وأنّه إذا تاب لا تقبل توبته بل یجب قتله »

اگر توبه هم کرد پذیرفته نمى‏شود ، بلکه باید کشته شود .(1)

    ‏ نتیجه این سخنان اعمّ از احادیث دروغینى که در فضائل ساختگى اشخاص در لابلاى کتابهاى حدیثى و تفسیرى و تاریخى نوشته شده و یا فتواهایى که به قلم مدّعیان فقاهت صادر شده ، جز قتل و خون ریزى انسانهاى بى‏گناه نبوده است .

‏    به یک نمونه از جنایات تاریخى که محصول این اندیشه‏هاى دروغین است اشاره مى‏کنیم و قضاوت را به شما خواننده محترم واگذار مى‏کنیم .

‏   سلطان مراد چهارمین پادشاه عثمانى در صدد جنگ افروزى علیه ایران بود ، و لذا به بعضى از دانشمندان اهل سنّت متوسّل شد تا جهت شعله ور کردن فتنه جنگ داخلى بین مسلمانان فتوایى از آنان بگیرد ، ولى هیچ یک از علماء و دانشمندان جرأت این کار را نداشت و به خود اجازه نداد تا مسبّب قتل و خون ریزى شود ، امّا یک جوان دین فروش به نام «نوح افندى » که بویى از فقه و انسانیّت به مشامش نرسیده بود ، در کمال وقاحت و بى‏شرمى فتوایى صادر کرد که در آن ابتدا کفر شیعه را ثابت و سپس قتل او را واجب مى‏کرد ، متن فتواى او چنین است : «من قتل رافضیّاً واحداً وجبت له الجنّة » .

‏ هر کس یک نفر از شیعیان را بکشد بهشت بر او واجب مى‏شود .

‏ با صدور این فتوا دهها هزار نفر به قتل رسیدند ، و تنها در حادثه خونین «حلب » چهل هزار نفر از شیعیان این شهر کشته شدند.(2)

 

 

 

........................................................................................................................

1.رسائل ابن عابدین : 1 / 364 .

2.رجوع کنید به مجلّه تراثنا ج 6 ، ص 32 ، ( موقف الشیعة من هجمات الحضومى ) .

 


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:11 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ] [ نظر ]

فهرست

مقدمه......................................................................................................1

سب خلفا ابزاری برای قتل شیعه........................................................................2

سب و لن در نگاه اسلام..................................................................................4

سب........................................................................................................4

نهی از سب در احادیث سنی.............................................................................8

لعن .........................................................................................................9

لعن به صاحبش بر می گردد.............................................................................9

لعن در قرآن..............................................................................................10

مصادیق لعن در قرآن....................................................................................10

لعن برخی صحابه در قرآن..............................................................................12

لعن در احادیث پیامبر....................................................................................13

لعن برخی صحاب توسط صحابه دیگر.................................................................14

دلائل برخی اهل سنت در رد لعن صحابه..............................................................17

رمز و حکمت لعن و تبری...............................................................................19

لعن و عدم تعارض آن با وحدت مسلمین................................................................20

لعن در مواردی جایز دانسته شده.........................................................................22

نتیجه ........................................................................................................28

 

مقدمه

 

 

عده ای دین را روشی برای زندگی تعریف می کنند ، در تمام ادیان دستور عمل هایی وجود دارد که گاهی همین دستورات ابزار دست شیطان می شود تا با آن اختلاف افکنی کند.

بعد از وفات پیامبر(ص) و انشقاق بین مسلمانان ، ظلم های زیادی به اهل البیت (ع) وپیروان ایشان شد که تا به امروز نیز ادامه دارد . یکی از بهانه های آنها مسئله سب و لعن است .

ما در این مقاله در صدد بررسی جواز و یا عدم جواز سب و لعن از منظر اسلام هستیم و با ادله نقلی مانند قرآن و روایات و سیره مسلمین و همچنین با مستندات تاریخی و تحلیل روانشناختی اثبات کنیم که سب از نظر شرع مقدس اسلام مطلقا حرام و ممنوع است؛ ولی لعن بر خلاف سب نه تنها جایز بلکه از نظر اجتماعی ضرورت دارد و در جواز لعن بین علمای اسلامی وحدت نظر وجود دارد و آنچه امروز بین وهابیت و طرفداران آنها رایج شده که لعن را به سب و شتم ضمیمه کرده و به کلی آنرا مخالف اسلام می دانند حرف بی اساس و باطلی است.

در این چند صفحه برآن هستیم تا با واکاوی سب و لعن با استفاده از آیات و روایات به نتیجه ای روشن و مستند برسیم تا هم آب به آسیاب دشمن نریخته باشیم و هم وظیفه دینی خود را انجام داده باشیم

 

 

 

 


[ جمعه 92/7/12 ] [ 7:8 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ] [ نظر ]
<      1   2      
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

علاقه مند به سیاست دینمدارانه
نظر بدهید و نقد پیشنهاد بنویسید خوشحال می شویم
|
امکانات وب


بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 38245