مقاله های برگزیده و مقاله های جمع آوری شده را در اینجا به نمایش می گذاریم .
|
1- لعن و عدم تعارض آن با وحدت مسلمانان
مسأله ی لعن و نفرین به عنوان مکانیسمی برای ابراز تنفر و برائت از مصادیق زشتی نقش مهمی در تقویم شخصیت عقیدتی و روحی انسان مؤمن داشته و سهل انگاری در آن به بی تفاوتی و در هم رفتن مرزهای هویت دینی و اخلاقی خواهد انجامید و صد البته به صورت طبیعی انسان مؤمن با مطالعه ی صفحات واقعی تاریخ گذشته ی مسلمین و مشاهده ی جلوه های نفاق و ستم و انحراف به خشم می آید و سینه ی او مالامال از نفرت نسبت به جنایتکاران می شود. البته باید توجه داشت که در مورد افراد، باید تنها افرادی را لعن کرد که براهینی مبنی بر شمرده شدن آن افراد از مصادیق لعن وجود داشته باشد و در مصادیقِ اختلافی و مشکوک نیز، باید با اقام? دلیل، لعن کرد و جایز نیست این کار را بدون دلیل و حجّت انجام داد و لعن افرادی از صحابه که دلیلی برای لعن آنان وجود ندارد، سبب خدشهدار شدن وحدت میان مسلمانان است. و نیز باید توجه داشت که به جای مبالغه در بکارگیری ادبیات لعن در محافل و منابر و رسانه ها، نقد علمی مستدلانه و منصفانه را دستور کار خود قرارداده و فرهنگ و ادبیات آن را در میان مردم نهادینه کنیم. مصلحت برتر همگرایی و وحدت مسلمین هم جز این حکم نمی کند که هر گونه تعابیر خشن و غلیظ که توهین به مقدسات توده ی عظیمی از مسلمانان محسوب می شود کنار گذاشته شود و به جای آن، همه در این اندیشه باشند که با پرهیز از مباحث حاشیه ای راههای عملی برای پیشبرد اهداف اصلی اسلام و مسلمین را یافته، دنبال کنند؛ و سیره عملی معصومین علیهم السلام بهترین دلیل بر اتخاذ چنین روشی است همچنان که با نگاهی به سیره امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، شاهد برخی راهنمایی های ایشان به خلیفه دوم عمر برای حفظ و تقویت اسلام و مسلمانان هستیم :
........................ 1-تاریخ الطبری : ج 3 ص 616 ، الکامل فی التاریخ : ج 2 ص 135 ، شرح نهج البلاغة : ج 12 ص 220 . خدایا،چه شورایى! چه وقت در برترى من بر اوّلىِ آنها (ابوبکر) تردید افتاد که اکنون با اینان برابر شمرده مى شوم؟! ولى به ناچار ) و براى حفظ اسلام ،( با آنان در فرود و اوج ، همگام و همراه شدم؛ امّا یکى به کینه از من کناره گزید و دیگرى(عبدالرحمن بن عوف) به برادر زنش گروید و چیزهایى دیگر...».(1) همچنین در کتاب شرح نهج البلاغه آمده که حضرت علی(علیه السلام) به ابن عباس گفت: از این رو داخل در جلسه شورا شدم که پیش از این عمر مى گفت که پیامبر خدا فرموده است: « نبوّت و امامت، با هم در یک خانه جمع نمى شوند» . من در پیش دید مردم در شورا داخل شدم تا تناقض کردارش را با روایتى که نقل کرده است ، روشن کنم».(2)
1-نهج البلاغة : الخطبة 3 ؛ الإرشاد : ج 1 ص 287 ؛ معانی الأخبار : ص 361 ح 1 ؛ علل الشرائع : ص 150 ح 12 ؛ الأمالی للطوسی : ص 372 ح 803 ؛ الاحتجاج : ج 1 ص 452 ح 105 ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 204 ؛ نثر الدرّ : ج 1 ص 274 ؛ تذکرة الخواصّ : ص 124. 2- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 189.
لعن در مواردى جائز دانسته شده است : 1 – لعن بر کافران :خداوند متعالى در قرآن کریم مى فرماید: «همانا کسانى که کافر شدند و با عقیده کفر مردند، خداوند و فرشتگان و مردم بر آن ها لعنت مى فرستند.» (1) 2 – لعن بر مشرکان :در قرآن کریم آمده است : «و (خدا) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد مى برند، کیفر مى دهد. حوادث سویى (که براى م?منان انتظار مى کشند) بر خودشان نازل شود و خداوند بر آن ها خشم گرفته و آنان را از رحمت خود دور ساخته و دوزخ را برایشان آماده کرده است ، و چه بدسرانجامى است.» (2) 3 – لعن بر مرتدان :آن ها که اسلام را پذیرفته ، سپس از آن بازگردند، مورد لعن پروردگار قرار مى گیرند: «چگونه خداوند گروهى را هدایت کند که پس از ایمان آوردن و گواهى دادن به حقانیت رسول ، و در حالى که نشانه هاى روشن براى آن ها آمد، کافر شدند؟ و خدا گروه ستمکاران را هدایت نخواهد کرد. کیفر آن ها این است که نفرین خداوند و فرشتگان و مردم همگى براى آن ها است (3) 4 – لعن بر منافقان :خداوند سبحان در چند آیه از قرآن کریم ، منافقان را لعن کرده است ؛ از جمله مى فرماید: «خداوند به مردان و زنان منافق و کافران وعده آتش دوزخ داده است . جاودانه در آن خواهند ماند. همان براى آن ها بس است و خدا آن ها را از رحمتش دور ساخته ، عذاب پایدارى براى آنان است (4) 5-لعن بر ستمگران :در قرآن مجید آمده است : «الا لعنه الله على الضالمین» (5)؛هان لعنت خدا بر ستمکاران باد! ............................................ 1- بقره (2)، 161? 2- بقره (2)، 89? [ جمعه 92/7/12 ] [ 8:23 صبح ] [ نام مستعار مقاله نویس ]
[ نظر ]
|
|
[ : ] [Weblog Themes By : نظر بده بعد برو موفق باشید > |