باسمه تعالی
استعمار نرم آمریکا ؛به کمک دلار, پول جهان روا (و سیطره
لاوی صهیونیزم بر اقتصاد و سیاست در آمریکا و اکثر کشورها ی دنیا )
اقتصاد خارج کشور ایران و تاثیر آن براقتصاد داخل به عینه مشاهده می شود
. اگر در اقتصاد داخل مشکلی دیده شود سریع صدای برخی در می آید اما
اقتصاد خارجی مورد غفلت ومظلوما واقع شده است .
در صحبت های رهبری مقاومت وپیشرفت تحت عنوان اقتصاد مقاموتی عنوان شده است .
راه پیشرفت از مسیر مقاومت است . هرجا مسلمین پیشرفت کردند از مسیر
مقاومت بوده است از اول اسلام تا حالا . در حالی که سازش باعث پسرفت شده
است .
به هر حال تحریم تاثیر خود را بر اقتصاد داخل گذاشته است در حالی که ریشه
مشکلات غیر از تحریم موارد دیگر نیز مانند مدیریت نامناسب اقتصادی را می
توان اضاف کرد . مشکلات اقتصادی می تواند مدیریت شود.
ریشه های تحریم مدیریت آن از جمله مسائلی است که باید به آن پرداخت .
سیطره لاوی صهیونیزم را بر ?مریکا به عینه مشاهده می کنیم در اقتصاد و در سیاست .
دلار ابزار قدرت و پاشنه آشیل آمریکا :
درجولای 1944در برتون وودز در یک هتلی (واشنگتن ماونت )در ماههای پایانی
جنگ جهانی دوم
730نماینده از کشورهای پیروز (بدون شکست ) حتی ایران را در کنفرانسی جمع
می کند که برای مراودات اقتصادی بعد جنگ را پایه ریزی کنند
میزبان :نظامات اقتصادی را تعیین کنیم که با چه پولی بین کشورها تجارت
صورت بگیرد .
در این کنفرانس نماینده آمریکا هری اکستر وایت ونماینده بریتانیا : جان
مینار کینز اقتصاد دان معروف انگلیس بود .
پیشنهاد اول آمریکا : دلار پول جهان روا بشود .
کینز نماینده انگلیس مخالفت می کند . اما علت مخالفتش چیست ؟
1 – پول انگلیس پوند استرلینگ به خاطر حضور فیزیکی استعمار ی آن پول
بین المللی بود .
2 –هر کشوری که پولش بین المللی شود سود زیادی نصیبش می شود .
پیشنهاد کینز انگلیسی : ایجاد نهاد بین المللی پول بر اساس پول واحدی به
نام بنکور که واحد پول فرا ملیتی است که به اندازه نیاز جهان و نفع آن
جهانی باشد .
این پیشنهاد قبل از ایجاد سازمان ملل نشانه آگاهی انگلیس از نفع موضوع است .
پیشنهاد انگلیس رد می شود.اما به چه علت طرح کینز رد می شود ؟
دلایل :
1-اکثر کشورها به دلیل جنگ مقروض دولت آمریکا بودند . و برای گرفتن وام
به آمریکا آمده بودند . از جمله خود انگلیس و فرانسه و . . . لذا جو به
نفع آمریکا بود .
2- دولت آمریکا 60 درصد ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت به دلیل جنگ
و بی اعتبار بودن پول کشور ها طلا دریافت می کرد .و به همین دلیل عنوان
کرد که دلار قوی تر است و دلار باید پول بین المللی شود . و سایر کشورها
نوسانات پولی شان بسیار زیاد است .
طرح آمریکا مقبول واقع می شود .
و کینز پیشنهاد می دهد که حالا که قرار است دلار بین المللی شود آمریکا
باید تضمین بدهد . و از چاپ پول اضافه خودداری کند .
در مقابل آمریکا تعهد می کند که بانک مرکزی اش فدرال رزرو در قبال سی
وپنج دلار یک اونس طلا بدهد.
35 دلار= 1اونس طلا
در واقع تعهد دادند به اندازه نیاز دنیا دلار چاپ کنند .(دلار بیش از
نیاز جهان و بدون پشتوانه طلا سبب کاهش ارزش دلار می شود) نظام پایه طلا
به اصطلاح پایه ریزی می شود .که این ظن از کشور ها بر طرف شود که آمریکا
می خواهد پول چاپ کند . و خرید گسترده کند و به نفعش بشود و سود ببرد .
چند کار دیگر برای تقویت دلار در این کنفرانس برای جهان روا شدن دلار
انجام می شود :
1-تاسیس صندوق بین المللی پول imf برای تسهیل تجارت
نکته : آمریکایی ها برای این که بتوانند پول بیشتر چاپ کنند و ارزش دلار
هم حفظ شود به این نتیجه بعدها رسیدند که باید تقاضا برای دلار را بالا
ببرند در واقع چاله تقاضا ایجاد کنند و دلار چاپ شود بدون آن که ارزش
دلار کم شود .که صندوق پول آمریکاییها را در این راستا یاری می کرد .
در واقع آمریکاییها دلار را به طلا قفل کردند( در ظاهر) و بقیه ارز ها
را به دلار به این بهانه که ریسک نوسانات سایر ارزها کاهش بیابد . و تاجر
با خیال راحت حتی برای بلند مدت تجارتش را برنامه ریزی کند . که یکی از
کارها ی این صندوق پرداخت وام کوتاه مدت بود تا تجارت تسهیل شود .
دراساسنامه آن آمده که برای تسهیل تجارت تاسیس شده است .
2- نهاد دیگر که پایه هایش در این کنفرانس بنا شد بانک بین المللی ترمیم
و توسعه بود که بعدا بانک جهانی لقب گرفت . برای این که وام دلاری به
کشورها بدهد .آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به خیلی از کشور های ضربه
خورده در طول جنگ وام داد اما وام دلاری که ورد بنک این کار را انجام
می داد . که خود جای بحث و تحقیق گسترده دارد .
3- نهاد دیگر پایه ریزی شده در این کنفرانس یا چند وقت بعد از کنفرانس (
موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت قدیم )wto بود که در دهه نود سازمان
جهانی تجارت شد . که با هدف کاهش موانع تعرفه تجارت شکل گرفت . (تعرفه
گمرک هر کشور و. . .).
با این اقدامات آمریکایی ها طی 60سال بعد از جنگ جهانی توانستند میزان
تجارت دنیا را 345 برابر کنند .که بی سابقه بود و مدیون رفع موانع نرم
بود که آمریکایی ها در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم پایه آن را بنا کرده
بودند .
این در حالی است که تجارت و اقتصاد کشور ها 3.5 برابر در طی این مدت رشد کرد !
در واقع آمریکایی ها برای این که تجارت آزاد رشد کند به کشورهای پیشرو در
این زمینه تسلیهات ارائه می کردند . و گاهی متوسط کاهش تعرفه آمریکا برای
تشویق کشورهای طرف قرار دادشان از بقیه بیشتر بوده است . . تعرفه ها
تقریبا برداشته شود .
پر واضح است که این کار برای ایجاد تقاضای دلار و کندن چاله تقاضای دلار
صورت می گرفت . با افزایش تجارت تقاضا برار پولی که با آن تجارت صورت می
گیرد یعنی دلار افزایش می یابد . و تقاضا برای دلار ایجاد شود آمریکایی
ها می توانند دلار چاپ کنند یعنی خرید کنند بدون این که ارزش پولشان کاهش
بیابد .تقاضا دلار بالا می رود پس عرضه هم بالا می رود بدون کاهش ارزش
دلار در برابر طلا این مطلب را به خاطر داشته باشید تا در سایر بخشها به
آن ارجا بدهیم متوجه بشوید .
با این مقدمات متوجه می شویم که آمریکایی ها دو منفعت از قبل جهان روا
شدن دلار نصیبشان می شود .
اول منفعت اقتصادی و دوم منفعت سیاسی که همان حربه تحریم است .
منفعت اقتصادی: با توجه به این که در اقتصاد بین الملل یک تساوی داریم
اصل بقای ارز برای کشور ها : یعنی کشورها با ید ارزی که مصرف می کنند با
ارزی که به دست می آورند برابر باشد .
این معادله اختصاصی اقتصاد بین الملل می باشد . و تراز تجاری کشور ها با
ید برقرار باشد .یا به عبارتی حساب تجاری شان با ید برقرار باشد .
وارداتشان با صادراتشان برابر باشد چون از قبل صادرات ارز بدست می آورند
و با این ارز واردات صورت
می گیرد واز بقیه کشورهای دنیا خرید می کنند . بنا براین کشور ها باید
صادراتشان با وارداتشان برابر باشد .صادرات شامل کالا و خدمات می شود .
بعدا جابجایی سرمایه هم اضاف می شود و تراز پرداخت ها می گویند .
یعنی اگر بخواهی واردات تو از صادرات بیشتر شود مقروض خواهی شد . یا باید
وام بگیری به عبارتی ورود سرمایه خارجی در اقتصاد کشورت شکل بگیرد .یا
وام بگیری یا سرمایه گذار خارجی بیاید در کشورت خرید کند .که انگار باز
هم قرض گرفته ای .در هر صورت حساب سرمایه و حساب تجاری که می شود تراز
پرداخت ها این معادله را دارند .حال سوال مهم این است که آیا آمریکاییها
هم برای واردات خودشان با ید صادرات داشته باشند تا ارز گیرشان بیاید؟
ایران ,ژاپن آفزیقای جنوبی و آلمان و غیره غیره که از چاپ دلار محروم
هستیم . و بنابراین برای خرید های خودمان باید صادرات داشته با شیم .تا
دلار گیرمان بیاید . اما آمریکایی ها حتما باید صادرات بکنند تا دلار
گیرشان بیاید که بتوانند خرید بکنند؟
پر واضح است که جواب منفی است . اینها دلار چاپ می کنند وتا خرید انجام
می دهند واردات انجام بدهند ,جنگ هایشان را تامین مالی کنند ,جنبش های
کذایی توی کشورهای دیگر به وجود آورند وام های براندازی توی کشور ها به
مخالفین بدهند و از این خرج ها بکنند .
خوب سوال : ارزش دلار پایین می آیید با این وضع چگونه دلار چاپ می کنند ؟
.ولی آنها برای آین کار هم فکر کرده اندو چاله اش را کنده اند. با افزایش
تجارت جهانی با دلار تقاضا برای دلار بالا می رود ( فلی ترید )
. ایجاد تقاضا برای دلار
در واقع آمرییکا یی ها به یک رانت اقتصادی دست یافته اند .
در دهه 80 ارقام کسری تراز تجاری آمرییکاییها یا به عبارتی واردات بیشتر
از صادراتشان خیلی زیاد شده است مثلا در سال 2007اینها 800 میلیارد دلار
واردات از صادرات بیشتر بوده است یا کسری دارند و سالهای قبل هم باز
کسری های فراوان دارند . سالهای قبل هم ارقام بالایی مثل 750میلیارد دلار
دارند و. . .
بزگترین صادرات کننده در آن سال آلمان و آمریکا بوده اند 800میلیارد
دلار یعنی این مقدار منفی بودن به اندازه صادرات خودش یا المان بوده است
خوب طبیعی است که بزرگترین وارد کنند جهان آمریکا بوده است .16600میلیارد
دلار یعنی دوبرابر بزرگترین صادر کننده واردات کرده است . (سه برابر جی
پی ایران ) سه برابر تولید ناخالص ایران و 15برابر دارمد های نفتی ایران
.
یک رانت نرم یک رانت غیر فیزیکال (اینجاست استعمار نرم و استیلای آمریکا
به کمک دلار معنا پیدا می کند .)
یعنی ساز وکاری که خودش طراحی کرده و برایش رانت ایجاد شده است .
در واقع اینها روضه اقتصادی است.
حالا چرا از دهه هشتاد به بعد رشد بیشتری داشته این کسری ها و منفعت
اقتصادی و چون از دهه هشتاد به بعداز اوایل دهه هفتاد این ها یک سوئ
استفاده اقتصادی هم می کنند .
بدهی دولت فدرال آمریکا هم طی این مدت 370 برابر می شود .یعنی یک رشد
نمایی که خود بررسی این هم بحث طولانی می طلبد .16ترلیون دلار شدن بدهی
آمریکا در همین سال قبل 1391خاطرتان هست . بحثی که جمهوری خواهان و
دموکراتها سر آن بدون توافق بودند که بدهی دولت فدرال از 14.7ترلیون
دلار افزایش داشته باشد که بحران سیاسی به دنبال داشت .
که منشاء آن از دلار است ولی نه از واردات صادرات که از جنس دیگری است .
دهه هفتاد 1971جنگ ویتنام و طولانی شدن آن و بالا رفتن هزینه خارج از
برنامه ریزی آمریکاییها می شود . همان طور که گفتیم آمریکاییها بسیاری از
تامیین مالی های خودشان را در بیرون از خاک آمریکا از طریق چاپ دلار
تامین می کردند .
البته خیلی مراقبت می کردند اقتصاد خودشان که این رانت نصیبش شده از فشل
شدن و ابتلا به بیماری هلندی در آمان باشد . بیماری هلندی: مثلا یک کشوری
نفت می فروشد و وابسته به نفت می شود صنایع داخلی اش از بین می رود و بعد
فقط می شود نفت فروش در حالی آنچه ما از رانت های از قبل دلار گفتیم یک
پانزدهم رانت هاست . آمریکاییها طرحشان خیلی جامع است .
به هر حال این استعمار گر را باید خوب شناخت . اینها طوری طراحی کرده اند
که صنایع خودشان هم از آسیب و نابودی در آمان باشد . برای همین تامین
مالی های اقتصاد خودشان را از راه مالیات انجام می دهند . فقط فایینانس و
تامین مالی های خارج از آمریکا را مثل جنگها , کودتا ها دخالتها در سایر
کشور ها و دادن وام به مخالفین کشورها و ... از پول چاپی استفاده می
کردند .اگر مردم آمریکا می ریزند توی خیابان و می گویند ما مالیات می
دهیم وتو می روی جنگ عراق را راه می اندازی این حرف سطحی است زیرا که می
توانند بگویند مگر ما با مالیات شما می رویم جنگ عراق را راه بیندازیم
؟اصلا مالیات شما خیلی که بشود فقط به اندازه همین آموزش و امنیت و خرج
های داخل خود امریکاست.
امریکا جنگها را مثل جنگ عراق و افغا نستان و در گذشته ویتنام را مگر می
تواند از طریق مالیات ها تامیین کند ؟
اظهارات نیکسون در زمان جنگ ویتنام وتاثیر آن بر دلار :
جنگ ویتنام طولانی می شود در سال 1971اقای نیکسون در شبکه تلویزیونی
آمریکا ظاهر می شود .و می گوید :از این به بعد یک اونس طلا سی پنج دلار
برداشته می شود . هر کس دلار دارد برود توی بازار آزاد بفروشد و خرج کند
و تعهد برداشته می شود .
چرا این را می گوید ؟چون شروع کرده بود به چاپ دلار بیش از نیاز اقتصاد
دنیا . چون توان این که صبر کند تا چاله تقاضا گودتر شود و یک مقدار پول
به عرضه ترزیق کند . باید یک مقدار خیلی زیاد به عرضه اضاف می کرد .
فرانسوی ها متوجه موضوع بوده اند .( در زمان مارشال دو گل) و ذخایر
دلاری فرانسه را به طلا تبدیل می کنند . و طلا زیاد از فدرال رزرو به
قیمت 35دلار می خرند چون می دانستند آمریکاییها قصد دارند بی حساب پول
چاپ کنند .
آمریکاییها هم می گویند اگر این جور باشد ما داریم جنگ ویتنام را با
طلا تامین مالی می کنیم .به نحوی که ذخایر طلای آمریکا که در زمان
کنفرانس برتون ووتس 60درصد طلای جهان بود به بیست درصد می رسد این جاست
که نیکسون یک طرفه قرارداد کنفرانس برتون ووتس را ملغی می کند . این در
حالی است که 30سال است که کشورها دارند با دلار تا آن زمان کار می کنند و
تجارت کشور هابا دلار انجام شده و دلار قید خورده و نرخ اش تعیین می شود
و همه حسابداری ها و محاسبات اقتصادی با دلار انجام می شود همان طور که
در زمان حال کنونی بودجه کشور خودمان با دلار بسته می شود .یعنی واقعا
دلار جهان روا می شود
خوب اثر این کار چیست ؟آیا این کار تصادفی است یا در طرح آمریکاست؟در
حالی که از همان ابتدا 1944 یک طرح و منطق پشت آن بود .و طراحی شده است
(و استعمار نوین ).
آمریکاییها می گویند ما از این به بعد به این دلایل از انجام این تعهد
ناتوانیم و دلار برود در بازار آزاد قید بخورد .
خوب حالا آن کشورهایی که 30سال وابسته به دلار شده اند و ذخایر دلاری
دارند چه به سرشان می آید ؟ چه کسانی باید نگران این اظهارات نیکسون
باشند ؟آنان که ذخایر دلاری زیاد دارند باید نگران باشند که آیا این
ذخایر دلاری دیگربی پشتوانه طلا است آن کشور هایی که ترلیون دلار یا چند
صد میلیارد دارند باید نگران با شند ولی کشوری که ذخایر غیر دلاری دارد
چه نگرانی دارد ؟و حرف نیکسون برای آن کشور بی تاثیر است .
آن که دلار دارد باید بیشتر سکوت کند زیرا هر چه بیشتر در بوق کرنا کند
دلار دارد بی اعتبار می شود بیشتر متضرر می شود و لذا باید سکوت کند .چون
دارایی اش آب می شود . و به دلار به عنوان یک اعتبار نگاه کند .
با این اظهارات نیکسون 40درصد ارزش دلار می افتد و این شوک باعث می شود
که آمریکاییها نگران می شوند که کلا این طرح به هم بریزد و کلا دلار کنار
گذاشته شود . با این که آنان که ذخایر زیاد دلاری دارند سکوت میکنند یعنی
همان که باید بیشتر صدا کند سکوت می کند پس آمریکایی ها تصمیم می گیرند
شوک را مدیریت کنند تا رانت دلار را حفظ کنند .
آمریکا چگونه شوک وارد بر ارزش دلار را مدیریت می کند ؟
گروه بیلدر برگ
گروه مخفی 84 نفره از بانکدارارن مهم و سیاست مداران که اکثرا
امزیکایی بودند در سوئد جمع شدند که با این شوک چکار کنند یکی از
مهمترین راهکارها این گروه :
اعراب با اسراییل بجنگند و اسراییل تحریم نفتی بشود قیمت نفت برود بالا و . . .
در عرض 5 ماه قیمت نفت 1973 تا ژانویه 1974 چهار برابر می شود سال 1353
شمسی خودمان است که شاه مشغول جشن 2500 ساله و رفتن به تخت جمشید و خرج
کردن پول بود .بعد می گفت ما به دنبال این هستیم که قیمت نفت بالا برود
(برخی فکر می کردند خلاف نظر آمریکا ست. در حالی که معلوم شد این دستور
آمریکا بوده است )
38درصد تجارت دنیا تجارت انرژی است . و عمده آن هم نفت هست . که اگر در
تقاضای مبادلاتی اگر این قسمت قیمتش رشد بکند تقاضای مبادلاتی برای پول
آیا رشد می کند یا نمی کند ؟
برای مدیریت کردن آن شوک کاهش ارزش دلار به خاطر اظهارات نیکسون توی جنگ
ویتنام ,شوک قیمتی در نفت ایجاد می کنندکه بتوانند با آن تقاضای جدید
برای دلار ایجاد کنند که بخش از دلار هایی که از بازار می آید بیرون و
سرگردان شده برود داخل معاملات و ارزش دلار حفظ بشود و همین اتفاق می
افتد و ارزش دلار با ثبات می شود .و در حد 40درصد کاهش ارزش باقی می
ماند .و در حد 70تا 80 دلار هر اونس طلا می ماند یعنی شوک دلار مدیریت می
شود .
آقای اندان در کتاب یک قرن جنگ میگو ید گروه مخفی بیلدر برگ برای تثبیت
دلار باید اعراب را تحریک کرد با اسراییل وارد جنگ شوند و اسراییل را
تحریم نفتی بکنند و حامیان اسراییل را هم به تبع تحریم کنند اروپا و
امریکا را و عملا تمام دنیا را تحریم کنند .
بنا به مصاحبه های زکی یمانی وزیر نفت وقت عربستان در آن زمان می گوید
:آمریکاییها خودشان دنبال این هستند که قیمت نفت بالا برود .
الان اگر آمریکا ایران را تحریم می کند چون قیمت نفت خارج از حیطه قدرت
عرضه کنندگان نفت است و آمریکا و مصرف کنندگان نقت اند که قیمت را اداره
می کنند بازار نفت در اختیار آمریکاست و حتی افکار عمومی نفت در اختیار
آن ها است .قیمت نفت حتی پایین تر هم می آیید .
به هر حال در آن زمان زکی یمانی می گوید که آمریکاییها خود به دنبال
آفزایش قیمت نفتند وحتی متحد آمریکا یعنی ایران نیز می خواهد که قیمت نفت
بالا برود .و بعد این آقای زکی یمانی با خاندان سعود به مشکل میخورد و
فقط چند ماه وزیر نفت عربستان بوده است .
این نظرات در روزنامه های آن زمان هست .
طرح کسینجر :
طرح بازیافت دلار ,یعنی صادر کنندگان نفتی که صادرات به آمریکا می کنند
یا از آمریکا وام می گیرند, با این دلار می روند نفت از صاذر کننده نفت
مثلا عربستان می گیرند و دلار ها می آید دست عربستان دلارهای زیاد نفتی
در واقع همچنین بخشی از مازاد صادراتی چین می شود تقاضای نفت و
دوباره عربستان اوراق قرضه آمریکا را می خرد آن هم با بهره های ناچیز و
دوباره آمریکا خود را تامین مالی می کند و دوباره یا واردات میکند یا وام
می دهد و روش آمریکاییها به این سمت تغییر پیدا می کند و از دهه هشتا د
به بعد به گردش پول تغییر پیدا می کند . که سیگنال آن همان اوراق قرضه
است .
بهره ناچیز اوراق به اندازه تورم ذلار است و آمریکاییها به چاپ پول نیز
می پردازند . گرچه الان تجارت اشباع شده از پول جدید .و تعرفه ها به زیر
صفر رسیده است .
خوب ممکن است کسی بگویید این نقشها و استعمار نرم که خیلی آشکار است .
واطلاعات آن آشکار است که بی خبرباشیم و یا ما در عرصه اقتصاد بین الملل
محجوریم .و پزوهشگرانمان کمتر کار کرده اند. آیا بقیه دنیا هم بی خبر
بوده اند ؟
نه اروپا در همان کنفرانس برتون ووتس خودشان می دانستند چه اتفاقی می افتد .
نفعی که آمریکاییها از قبل دلار طی شصت سال برده اند خیلی بیشتر از
نفعی است که اانگلیس از استعمارگری خودش طی چند صد سال برده است .
اقتصاد آمریکا الان یک چهارم اقتصاد دنیا است واز اقتصاد انگلیس بزرگتر
است . یعنی اگر چهار تا محصول فرض کنید الکتریکی تولید می شود یکی از آن
ها در آمریکا مصرف می شود . در حالی که آمریکای حدود سیصد میلیون نفر
جمعیت دارد . در حالی که کل اروپا با هم یک چهارم اقتصاد دنیا هستند . کل
چین با جمعیت یک میلیارد دویست میلیونی به بالا جمعیت دارد به تازگی دارد
یک چهارم اقتصاد دنیا می شود . به انازه آمریکا از لحاظ اقتصاد ا می شود
! تازه اگر با این رشد اقتصادی که دارد چند ده سال طول می کشد . و یک
چهارم اقتصاد هم بقیه کشور ها هستند ( ژاپن ,روسیه ,. . . )که ژاپن را
جدا کنیم بقیه کشورها حدود یک پنجم اقتصاد جهان است .
لستر تارو در کتابش می گوید :کینز وقتی از کنفرانس برتون ووتس آمد در
لندن خبر نگاری از او می پرسد آیا شما عظمت بریتانیا را زیر پا گذاشته
اید و وبه خاطر تصمیمات کنفراس آیا بریتانیا قرار است به زودی یکی از
ایالت های آمریکا بشود؟
کینز می گوید :اینچنین شانسی هم نداریم .
یعنی کینز می داند چه اتفاقی آنجا افتاده است .
پس می بینم استعمار آمریکا که براقتصاد چین و همه دنیا چنبره انداخته
چقدر از استعمار انگلیس بزرگتر است.
در حالی که آمریکا با یک ساز کار نرم به این جا رسیده است .و چیدمان را
تغییر داده ان و برایش از همان ابتدا برنامه داشته اند .
گفتیم اروپا متوجه بوده است . و می ینند سی درصد تجارت دنیا بین کشورهای
اروپایی است . لذا همان بعد از جنگ جهانی تصمیم می گیرند تجارت بدون دلار
داشته باشند . در سال 1950 اتحادیه پرداخت های اروپایی را تشکیل می
دهند.نهادی که بتواند ساز کاری طراحی کند که کشور های اروپایی با پول های
ملی خودشان تجارت کنند بدون دلار .و این نهاد توسعه پیدا می کند تا کل
تجارت اروپا بدون دلار انجام می شود . وبه دنبال پول واحد نیز بودند تا
بخشی ازتجارت دنیا هم با پول اروپا باشد و در این ضیافت و استعمار نرم
بصیبی داشته باشند . سال 1989بانک مرکزی اروپا را تاسیس می کنند . که طی
سه گام سه ساله به پول واحد اروپایی می رسند و یورو در 1999 به وجود می
آید و از ان به بعد یورو هم برایخود در ذخایر ارزی کشور ها جا باز می کند
در حالی که قبلا فرانسه و سایر پولهای اروپایی غیر جهان روا بودند و
یورو به قصد جهان روا شدن تاسیس می شود . در حالی که توانسته بودند تجارت
خودشان را بدون دلار انجام بدهند .
ما باید راهکارهایی که اینها برای حذف دلار به کار بردند را استخراج کنیم
و از تجربیات آنها استفاده کنیم
خوب پس معلوم می شود هدف یورو این است که اروپا هم از این استعمار نرم
نصیبی داشته باشد .
فرانسه و آلمان با جنگ عراق مخالفت کردند و آمریکا بدون نظر شورای امنیت
به عراق حمله کرد . چرا ؟
چون صدام وقتی امریکا تحریمش می کند نمی تواند نفت عراق را به دلار
بفروشد و رفت نفت را به یورو فروخت که بههر حال برای یورو نو پا مبلغ این
پول خوب بود و قابل ملاحظه است . واین بود علت مخالفت فرانسه و آلمان با
حمله آمریکا به عراق که اگر صدام سرنگون می شود بخشی از مبادلات یورو از
بین می رفت . و تمام تلاش خود را کردند ولی آمریکا بدون اجازه شورا حمله
کرد .
پس می بینید خیلی از اتفاقات دنیا علت های اقتصادی هم دارد . گرچه جنگ
عراق دلایل دیگری هم داشت .
منفعت سیاسی آمریکا از جهانروا شدن دلار( و حتی اروپا از یورو) :
ریشه تحریم به دلار بازمی گرد و در حالی که عمده تجارت جهان به این دو
پول باز می گردد . دشمن ودارندگان این پولها مانع از این می شوند که ما
از پول شان استفاده کنیم .
چگونه مانع میشوند؟
در نظام پرداخت پولها بانکهای مرکزی نظام پرداخت طراحی می کنند .که مانع
خلق پول شوند و فقط بانک مرکزی بتواند پول خلق کند . و جلوی جعل پول را
بگیرد . و عمده پول پول در حساب هاست و ضریب امنیتی پول کاغذی را هم بالا
می برند تا مانع جعل آن شوند ومقدارآن کم است مثلا در اقتصاد خودمان هشت
درصد حجم پول اسکناس است و مسکوک است و در اقتصاد آمریکا کمتر است .
پس اسکناس و مسکوک ناچیز است . اصل پول در حساب هاست . حال برای حسابها
چه ظریب امنیتی می توان در نظر گرفت ؟
که یک کارمند در یک شعبه برای حساب نزدیکانش با گذاشتن چند تا صفر پول
خلق کند ؟ هر نقل انقال در سیستم پردخت انجام می شود که بانک مرکزی آن
پول آن را تاسیس می کند که واریز شدن در یک حساب را تایید کند که پول
از یک حساب کم شود وبه حساب دیگر واریز شود .مکانیزم خلق پول بانکها هم
در اختیار بانک مرگزی است .
مشابه این سیستم نظارتی برای دلار هم هست . و اگر ایران بخواهد با چین
معامله کند باید از طرف بانک مرکزی آمریکا این تبادل دلاری تایید شود و
حتی خود طرف مقابل یا واسطه هم نیاز به این تایید دارد . گردش یو شکل
پول
ارقام خیلی زیاد سخت گیری در مورد ش زیاد تر هم هست .
حال آمریکا مانع چرخش مبادلات دلاری ایران شده است و این یعنی تحریم .
در حالی که شبکه دلار فراگیر است و محرومیت از این شبکه یعنی تحریم .بدون
استفاده از سخت افزار و سرباز
بعداز دلار یک سال نیم بعد یورو هم ما را تحربیم کرد . در حالی که ما از
اول انقلاب ما تحریم بوئه ایم مثل بعضی قطعات و وسایل و تسلیحلات
وهواپیما ولی در این مرحله تحریم کلی تر است و انجام هر معامله از ما سلب
شده است .
پس منفعت سیاسی آمریکا روشن شد . و نفع دیگر سیاسی با ردیابی پول خودشان
به سرکوب مخالفان می پردازند .
پس تحریم کل اقتصاد مارا نشانه گرفته است .
رکود اقتصادی آمریکا در سال 2007 از طریق دلار به سایر کشور ها هم سرایت
کرد . آنها با چاپ پول به بنگاههای اقتصادی خود کمک کردند تا ورشکست شدن
شان را جلو بگیرند . که اروپاییها هم این کار را کردند . که در 2008و
2009 صدای بقیه کشورها درامد اولین بار برزیل اعتراض کرد و گفت
آمریگاییها پول چاپ می کنند و بنگاههای خودشان را حمایت مالی می کنند وبا
ای کارشان آنهارا از رکود در می آورند ما را که بنگاه هایمان رقیب آن
هاست با دلار بی ارزش مز یت صادراتی مان از دست می رود یعنی آنها هم
بنگاه خوذشانرا تقویت می کنند در شرایط بحران و هم بنگاههای مارا در
شرایط رکود ور شکست می کنند . چند کشور دیگر اظهار نظر های مشابه کردند .
و گفتند اگر این اتفاق بیافتد ما هم پول خود را بی ارزش می کنیم مسابقه
بی ارزش کردن پولها به پا می شود .
استراسکان رییس صندوق بین المللی پول به این مساله هشدار داد و گفت مسبب
این مساله آمریکا و اروپا هستند و نباید این اتفاق در دنیا بیفتد . در
اجلاس های جی بیست و جی هشت این را میگفت .
که بلافاصله با اتهام فساد اخلاقی از کار برکنار شد گرچه بعد تبرئه شد .
این هم یک نمونه دیگر سوء استفاده امریکایی ها بود .
خوب بقیه چکار می توانند بکنند چون اگر اینها پول خودشان را بی ارزش کنند
تورم داخلی آنها را زمین می زند ولی اگر آمریکاییه اگر با چاپ پول پول
خودر ا بی ارزش کنند بخشی از آن تبدیل به تورم داخلی می شود .
چون عمده دلار بیرون از مرز های آمریکاست . پس انها هستند که ضربهمی خورند .
با این کار چینی ها سال 2008 به این نتیجه رسیدند که باید کلا دلار را
کنار بگذارند .
چینی ها نزدیک به چند تریلین ذخایر دلار و اوراققرضه دلاری دارند حدود یک
ونیم ترلیون اوراق قرضه آمریکاییها را خریده اند و حدود سه ترلیون
دلارذخایر ارزی دارند که اظهارات رسمی آنهاست .
جینی ها خواستا ر پول بین المللی بودند ولی بعد گفت این هم استباه است
و ما باید سراغ پول ملی خودمان برویم .
و از دسامبر 2008 رفتند سراغ این که بتوانند تجارت شان را بدون استفاده
از دلار و با پول های ملی خودشان و کشور مرد نظر تجاری شان انجام دهند .
اما کشور ما در حال انجام چه کار برای برون رفت از تار عنکبوت استعمار
نرم دلاری است ؟
تا الان بیش از 17 کشور هستند که چین با آنها تجارت بدون دلار دارد . در
حالی که چین فقط ضرر اقتصادی می کرد ولی ما تحریم هم هستیم .
پس ما باید بیشتر دنبال این راهبرها باشیم .
راهبرد دور زدن تحریم که الان مطرح است یعنی یواشکی از دلار استفاده کنیم
ولی مگر ممکن است بلا فاصله می فهمند .
در حالی که به نظر این راه ها خود سوپاپ است که خود آمریکاییها می گذارند
و با این کار ما را شوک می دهند . یکدفعه با امارات مارا شوک می دهند یک
دفعه با کشور دیگر
یک زمان بانک مرکزی ایران بنا به سیاست مسولین اش به یورو پناه می
برد یورو تحریم می کند و بعد به درهم امارات که فاجعه است. چون درهم
امارات یعنی افتادن از چاله به چاه است .در هم امارات یک هفته ای با
اشاره آمریکا تحریم کرد . و جه خسارت مالی که به کشئر وارد شود .
این راهبرد پناه به این آن بردن راهبرد ذلت است .
امه راهبر فعال چیست ؟ کنار گذاشتن دلار
راهکارش هم وجود دارد و خیلی ها انجام داده اند با این که کشورشان غیر
اسلامی بوده است .
1950اروپاییها از تجارت بدون ذلار استفاده کردند. وقتی دلار را کنار
گذاشتیم طوری که امرییکاییها می آیند و عذر خواهی می کنند که از دلار سوء
استفاده کردند . در حالی که سر کشور ها منت هم می گذارند . که ما با
دلارمان تجارت را رونق دادیم .
و این ظلم بزرگی است که علاوه بر سوء استفاده از دلار کشوری را هم تحریم
کنند و دارایی هایش را منجمد کنند .
لذا حذف دلار ضربه بزرکتر ی از هسته ای شدن ایران به آمریکاست . پس اگر
قرار است از مسیر مقاومت پیشرفت کنیم باید در عمل هم این را نشان دهیم .
مقاومت مگر فقط ریاضت کشیدن است ؟ گاهی باید به پاشنه آشیل دشمن حمله کرد
. و فرصت را از او گرفت
تذکرات و نتایج دیگر :
1-با توجه به فساد بزرگ اقتصادی معلوم می شود اقتصاد ما نیاز به انقلاب
دارد . چون به نظر می رسد هم چنان در اوضاع و شرایط قبل از انقلاب و
قوانین آن موقع و حتی بعضا نیروهای هم فکر آن دوران هستیم .
2-ربا یعنی جنگ با خدا و بانکها و خود عملکرد بانکها براساس ربا ست .
3-مراجع عظام تقلید بارها به خطر ربا از طریق بانک هشدار داده اند .
ربا پول مردم را حرام می کند و پول حرام منشاءتمام نابسامانی و گناهان در
سطح اجتماع است .
واقعه کربلا بنا به گفته امام حسین علیه السلام براثر پر بودن شکم مردم
مهاجم از مال حرام بوده است .
لذا ما برای این که با خطر دشمن مقابله کنیم باید ابتدا ربا را در کشور
ریشه کن کنیم و همزمان با اقتصاد مقاومتی و حذف دلار و بازگشت به اسلام
بنا به قاعده نفی سبیل (لن یجعل الله للکافرین علی مسلمین سبیلا)به عزت
واقعی دست یابیم .
منابع :
سخنرانی استاد کریمی استاد دانشگاه
سخنرانی دکتر عباسی